تابلوی خط خطی

ساخت وبلاگ

زمان به احتمال زیاد همه چیزو مشخص می‌کنه و حقایق آشکار می‌شن. اما زمان به عقب برنمی‌گرده و بعضی اشتباهات جبران نمیشه. زمان همه چیز رو حل می‌کنه اما خیلی چیزا دیگه جبران نمیشه.

نوشته شده در یکشنبه یازدهم مهر ۱۴۰۰ ساعت 23:45 توسط : عطا | دسته :

  •    []
  • تابلوی خط خطی...
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 13 تاريخ : شنبه 30 بهمن 1400 ساعت: 8:32

    گاهی فقط گوش دادن بهترین کمک است و باقی موارد هم  مدت بیشتری گوش دادن و کمی نظر دادن بهترین کمک است. اما در تمامی موارد مدت زیادی نصیحت کردن بیشتر نتیجه معکوس دارد (به نظر من).دیروز حالم خوش نبود. تمام شب قبلش بیدار بودم. خسته بودم و آسیب دیده از رفتار کسی. با دوستی قرار داشتم. با توجه به تجربیاتش فکر کردم بهتر است موضوع را به او بگویم. شاید مرهمی باشد.البته تردید داشتم اما دل را زدم به دریا و جریان را تعریف کردم و حدود یکساعت و نیم بی وقفه داشت حرف می زد. طوری که وسط ماجرا یک جمله متفرقه می گفتم که مثلا شاید وا بدهد و استراحت کند اما واکنشش طوری بود که یعنی: خفه شو بذار حرفمو تموم کنم. اصلا انگار دیگه موضوع من نبودم موضوع نصیحت کردن کامل ایشان بود و من نباید مزاحمش می شدم. حتی اگر تمام حرفهایش درست بود، اما من را خسته تر کرد و امروز راستش یادم نمی آید که دیروز چه گفته بود. احساس می کنم مغزم سفید شده است و هیچ کلمه ای در آن نیست.یکی از دلایلی که نوشتن و مکاتبه را به حرف زدن و مکالمه ترجیح می دهم همین است. میتوانی در فرصت مناسب و حتی چند مرتبه به نوشته مراجعه کنی و سر فرصت حرفهای طرف مقابل را بخوانی اما در مکالمه اینطور نیست حداقل مدت زیاد مکالمه نصیحت وار تاثیر منفی برای من ایجاد می کند.پ.ن: از بس نبودم یادم نمی آمد چه طور باید وارد صفحه م می شدم.نوشته شده در یکشنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۰ ساعت 9:49 توسط : عطا | دسته : تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 10 تاريخ : شنبه 30 بهمن 1400 ساعت: 8:32

    در کافه نشسته‌ام. حیاط رزرو بود. در بالکن نشستم. دود سیگار زیاد بود و فضایش را دوست نداشتم. ناچار داخل نشستم که نهار و شام را در بازگشت از اداره در ساعت پنج و چهل دقیقه با هم صرف کنم. سه هفته‌ی پیش اوضاع بسیار نامساعدی داشتم. ضرر مالی، عاطفی، کاری هر سه با هم در یک هفته.مساله‌ی دیگر این بود که افراد دخیل در ضررها ظاهراً مذهبی و معتقد بودند و به خصوص فردی که از او آسیب عاطفی دیدم( و قبل‌تر هم راجع به او نوشته‌ بودم) نقش زیادی در بعضی اعتقادات مذهبیم داشت و خاطرات خوشی برایم رقم زده بود. در واقع این مساله‌ و اعتقاداتم به هم گره خورده بود و من این قضیه را به فال نیک گرفته بودم در نتیجه ضربه‌ای به اعتقاداتم فرود آمد که حسابی گیجم کرده بود. طوری که جمعه شب یکهو مرخصی گرفتم، بلیط هواپیما برای یک سفر یک روزه در مشهد بعد از پنج شش سال. هتل نگرفتم و برخلاف تصورم چندان خلوت نبود که به خاطر حساسیتم در مورد کرونا باعث شد نتوانم غذای درستی بخورم و بخوابم. بنابراین یک شب سرد را در حرم زیر آسمان گذراندم. گرسنه و خسته بودم و سردم بود. تجربه‌ی خوب و البته سختی بود. گرچه غمم را تسکین نداد اما کمی به خودم آمدم. از آن روز سعی می‌کنم خودم را حفظ کنم اوضاع را درست و مسلط پیش ببرم اما هنوز کاملا به خودم نیامده‌ام. آمده‌ام کافه‌ی محبوبم تا غذای محبوبم را بخورم شاید در تسلط بر اوضاع کمکم کرد! نوشته شده در چهارشنبه هشتم دی ۱۴۰۰ ساعت 22:25 توسط : عطا | دسته :    [] تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 18 تاريخ : شنبه 30 بهمن 1400 ساعت: 8:32

    خیلی متاسفم! پست آخرم دو مرتبه سیو شده بود و با اینکه تمام تدابیر لازم رو به کار گرفتم که اون پستی که کسی پایینش نظر نداده حذف بشه اون یکی حذف شد که خانم «نگار»و آقای «نقطه‌ی صفر» کامنت های زیبایی گذاشته بودند. کامنت خانم نگار جملات زیبایی از اروین دی یالوم بود و نقطه‌ی صفر هم شعر زیبایی به گمانم از سعدی گذاشته بود. که هر دو پرید و من دارم به خودم فحش می‌دم

    تابلوی خط خطی...
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:26

    چند وقتیست که صفحه اینستاگرام چند نفر از مذهبی های خارج نشین را فالو کرده‌ام. مذهبی هایی که مذهبشان خیلی آشکار است و برایش تبلیغ می‌کنند. عموما پولدارند و یا مشغول تحصیلات عالیه هستند.اوایل سبک زندگیش تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:26

     هفته گذشته اقایی رو که یکی از دوستان به قصد ازدواج معرفی کرده بود ملاقات کردم و واقعا تا دو سه روز از ازدواج که هیچی از زندگی هم سیر شدم. پدیده‌ای بود. هیچ توضیحی راجع به حرفاش نمی‌تونم بدم  و نمیتون تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 40 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1398 ساعت: 4:54

    ما یه گروه پنج نفره بودیم تو دبیرستان، تو کلاس خودمون. الان همه با هم ارتباط ندارن اما همه با من ارتباط دارن. دیروز یکیشون عکس اتاق بچه‌اشو که آخر این ماه به دنیا میاد برام فرستاده بود و از قضا همون م تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 39 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1398 ساعت: 4:54

    کلی ناکامی و یک اتفاق خوب حاصل دو سه ماه گذشته است. اون اتفاق خوب که تغییر اداره ام بود اونقدر بزرگ بود که تحمل ناکامی ها رو راحت کنه.اما به هرحال ناکامی ها داره کم کم اثرش رو نشون میده. یکیش واقعا بر تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 44 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1398 ساعت: 4:54

    "در دوران حمله مغولها به ایران, زندگی از زمین کنده شد و به آسمان ها رفت" و " به همین جهت است که بزرگترین شعرای شعر عارفانه مثل مولانا در این زمان ظهور می کنند"این جملاتی است (نقل به مضمون) که از ترم ا تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 41 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1398 ساعت: 4:54

    در جریانید که بنده اقدام کرده بودم برای مهاجرت و با توجه به شرایطم باید امتیاز بالایی در آیلتس کسب می کردم که مستلزم نمرات بالا در چهار اسکیل بوده و با درنظر گرفتن سنم تا مهر سال بعد باید نمرات مربوطه تابلوی خط خطی...ادامه مطلب
    ما را در سایت تابلوی خط خطی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : tabloyekhatkhatio بازدید : 41 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1398 ساعت: 4:54